برندها چگونه با اجناس تقلبی مقابله کردهاند؟
محصولات تقلبی و فیک، همیشه عضوی جدانشدنی از صنعت مد و فشن بودهاند. مغازهها و بوتیکها، از بازار بزرگ تهران گرفته تا خیابان کانال نیویورک، پر از کیفها و عینکهای تقلبی از برندهای بزرگی همچون گوچی و شنل هستند که شاید از دور تفاوتی با نمونه اورجینال آن نداشته باشند، اما نزدیکتر که بروید، کیفیت و تفاوت نامحسوس لوگو و شکل ظاهری محصول را به خوبی متوجه میشوید.
صنعت محصولات و اجناس فیک و تقلبی، سالانه 1.2 تریلیون دلار درآمد دارد و نزدیک 30 میلیارد دلار به صنعت مد لاکچری خسارت وارد میکند. با وجود این ضرر وحشتناک، از نظر خیلیها کار از کار گذشته، اما برندها همچنان با راههای متفاوت سعی در مبارزه با این صنعت مخرب دارند.
برندهای لاکچری و جهانی نسبت به پیامد محصولات تقلبی و جعلی کاملا آگاه هستند؛ این اجناس تنها برای برندها مضر نیستند، بلکه خطراتی جدی برای مصرفکنندگانشان دارند. هشدار شنل مبنی بر "خطرات احتمالی برای سلامت" چندان اغراقآمیز نیست چرا که تحقیقات نشان داده که لوازم آرایشی تقلبی دارای موادی شیمیایی هستند که میتوانند مشکلات پوستی غیرقابل برگشتی بوجود بیاورند.
مطالعه کنید: راهنمای تشخیص کفش اصل از کفش تقلبی
شنل قسمتی از وبسایت خود را به اطلاع رسانی در رابطه با محصولات فیک و تقلبی اختصاص داده است. شنل می گوید: " مبارزه با محصولات تقلبی، برای ما معنایی فرای حفظ چهرهی برندمان دارد. این مبارزه به معنی حفاظت از خلاقیت، پیشه وری و کیفیت محصولات و همچنین جلوگیری از خطرات احتمالی برای سلامت مشتریانمان است."
در اکثر کشورها، خرید و فروش اجناس تقلبی جرم به حساب می آید و انتقال آنها از طریق راههای غیرقانونی انجام میگیرد. لباسها و اکسسوریهای تقلبی معمولا توسط باندهای مجرمانه به همراه مواد مخدر، اسلحه و انسان قاچاق میشوند. با اینکه خرید یک جنس "های کپی" با قیمتی پایین وسوسه انگیز است، اما نباید فراموش کنیم که پشت این قیمت پایین، کارگرهای غیرقانونی و باندهای قاچاق کالا قرار دارند.
برند سوپریم که دارای لوگویی آسان برای جعل است، با نوع پیشرفتهتری از جعل محصولاتش رو به رو است. "اجناس جعلی قانونی" در ایتالیا، اسپانیا، چین و چندین کشور دیگر بنا نهاده شدهاند، که از لوگو و هویت سوپریم استفاده میکنند و جریمهای برای آن پرداخت نمیکنند، چرا که پیش از "سوپریم" علامت تجاری آن را در آن کشورها خریداری کردهاند. با اینکه سوپریم اصلیِ آمریکا با سوپریم ایتالیا و اسپانیا به دادگاه رفته است، اما به علت مشکلات محاسباتی چندان در دادگاه موفق نبوده است.
در سال 2006، لویی ویتون از یک برند اسباب بازی سگ برای تولید کیفهای “Chewy Vuitton”، که نسخهی مینیاتوری و مخملی کیفهای اصلی این برند بودند، شکایت کرد. اما برخلاف انتظار لویی ویتون، قاضی دادگاه ایدهی کیفهای مینیاتوری را شوخی با قیمت بالای کیفها و اسم و رسم لویی ویتون دانست و به همین خاطر این برند فرانسوی مجرم محسوب نشد.
برخی دیگر از برندها در مبارزه با جعل کنندگان محصولات فشن موفقتر عمل کردهاند. به عنوان مثال، کمپانی ریچمونت (Richmont) که صاحب برندهای کارتیه و کلوئه(Chloe) است، در دادگاه انگلستان موفق شد قانونی را به ثبت برساند که توزیعکنندگان اینترنتی تحت آن، موظف هستند تا از فروش محصولات تقلبی جلوگیری کنند. این رای دادگاه که به همت ریچمونت صادر شد، قابل تعمیم برای دیگر برندهایی که در انگلستان فروش دارند نیز هست.
انجمن لباس و کفش آمریکا (AAFA) که نمایندهی بیش از هزار برند آمریکایی است، چندی پیش آمازون را مجبور کرد تا از فروش محصولات تقلبی جلوگیری کند. محصولات فشن لاکچری از مهمترین کالاهای صادراتی فرانسه محسوب میشوند، اما با این حال با توجه به قانونی که تصویب شده، هرگونه ورود و خروج با اقلام تقلبی را غیرقانونی اعلام شده تا از صنعت فشن لاکچری فرانسه محافظت شود. با اینکه بسیاری از کمپانیها بیوقفه در تلاشند تا با صنعت جعل کالای فشن مبارزه کنند، برخی از برندها از این صنعت برای تبلیغ و فروش استفاده میکنند.
الساندرو میشل برای کالکشن کروز 2018 گوچی، با خلاقیتی هنرمندانه و طنزآمیز، لوگوی این برند را به شکلی اشتباه بر روی لباسها نوشت. در این کالکشن که از یونان و روم باستان الهام گرفته بود، الساندرو از شکل باستانی کلمهی گوچی (Guccy) استفاده کرد که کنایهای به نوع نوشتار اسم این برند بر روی اجناس تقلبی نیز بود.
برند ولنتینو در سال ۲۰۱۷، کمپین مخفی خود را با عنوان “Expect The Unexpected”شروع کرد و بعد از اتمام آن، ویدیویی را در توییتر منتشر کرد که اهالی لندن را در حال خرید کیفهای به ظاهر "فیک" نشان میداد؛ کیفهایی که در حقیقت اورجینال بودند.
برند پوشاک دیزل (Diesel) نیز یک بار خریداران را با پاپ-آپ شاپی در نیویورک گول زد. این فروشگاه، محصولاتی که خود دیزل تولید کرده بودو در واقع اورجینال بودند را با اسم اشتباه تایپ شده (Deisel) و با قیمت کمی، برای فروش گذاشت. بعد از اتمام این پاپ-آپ شاپ، این برند اعلام کرد که اجناس در حقیقت اصل بودهاند. بنیانگذار دیزل دربارهی این کمپین گفت : " محصولات تقلبی به برند ضرر میزنند، بنابراین از خود پرسیدیم که چطور میتوانیم از آنها به نفع برند استفاده کنیم؟ اینگونه بود که به این ایدهی فوقالعاده رسیدیم."
ولنتینو، دیزل و گوچی، همگی از برندهایی هستند که همیشه قربانی جعل محصولاتشان میشوند. بدون شک این برندها، تنها برندهایی نیستند که محصولاتشان کپی میشوند، اما واکنش خلاقانه و طنزآمیز آنها در مقابل اجناس تقلبی، آنها را از دیگر برندهایی که از راه قانونی پیگیر هستند، متمایز میکند.
پدیده فست فشن یکی دیگر از مشکلات طراحان برندهای لاکچری است. برندهای ارزان قیمت با تولید طرحهای برندهای لاکچری، بدون لوگو و اندکی تغییر، سعی در فروش آنها به عنوان طرح خود دارند. با اینکه این برندها به مشتریان اجازه میدهند تا استایلهایی شبه لاکچری داشته باشند، اما مسائل اخلاقی برندهای فست فشن همچنان جای سوال دارد.
چند سالی است که صفحهای در اینستاگرام به نام Diet Prada ، در تلاش است که با پدیدهی جعل ایده مبارزه کند و برندهای لاکچری و فست فشنی را که طرحهای دیگر طراحان را دزدیدهاند، معرفی میکند. این صفحه با انتشار عکس محصول اصلی و عکس محصول کپی شده، به کابوس بسیاری از برندها تبدیل شده است!
پیگیری قانونی جعل ایده در فشن، در کشورهای مختلف، با یکدیگر فرق می کند. دزدیدن طرح در اروپا به علت قوانین سفت و سختی که برای مبارزه با جعل محصول دارند، بسیار دشوار است و طراحان میتوانند با استفاده از قوانین کپی رایت از ایدههای خود محافظت کنند. اما در آمریکا به خاطر نبودن قوانین بازدارنده، بسیاری از طراحان لباس و طراحان مد بر لبهی تیغ تقلید و جعل راه میروند. پروسهی ثبت لوگو و هویت برند در آمریکا بسیار طولانی و گران قیمت است و این باعث شده بسیاری از طراحان نوپا توانایی حفاظت از طرحهای خود را نداشته باشند.
تا روزی که مصرفکنندگان از خرید اجناس تقلبی دست بردارند، برندها همچنان در حال مبارزه با این معضل خواهند بود. اما چگونگی مقابله با مسئلهی جعل ایده نیز خود حائز اهمیت است. شاید راه و روش برندهایی همچون گوچی برای مقابله با این مشکل، مدرنتر و کاربردیتر باشد تا راههای قانونی و پرخرج.
منبع: Crfashionbook.com
نام اچ اند ام مخفف هنس و مائوریتز (Hennes & Mauritz)، یک شرکت خرده فروشی چند ملیتی پوشاک زنانه، مردانه و بچگانه است که از سال 1946 فعالیت خود را با نام هنس (Hennes) و به عنوان یک برند پوشاک زنانه آغاز کرد. در سال 1968 این مجموعه با همکاری برند مائوریتز (Mauritz)، خط تولید پوشاک مردانه را نیز به مجموعه خود اضافه کرد و برند اچ اند ام (H&M) تاسیس کرد.
برند اچ اند ام (H&M) با هدف تولید پوشاک ارزان قیمت، فعالیت خود را اغاز کرد و به دلیل عرضه محصولات فست فشن در بازار پوشاک، به عنوان یک برند جهانی شناخته شد. جالب است بدانید که تمام تولیدات این برند، سازگار با محیط زیست و از الیاف طبیعی ساخته شده اند و بعد از برند زارا ، به عنوان بزرگترین عرضه کننده پوشاک زنانه، مردانه و بچگانه در جهان شناخته می شود.
برند اچ اند ام با وجود اینکه یک برند خرده فروشی پوشاک است و در زمینه فست فشن فعالیت دارد، اما با طراحان و برندهای مشهوری از جمله بالمین (Balmain)، موسکینو (Moschino)، ویکتور و رولف(Viktor & Rolf)، کارل لاگرفلد(Karl Otto Lagerfeld) و ... همکاری داشته است. همان طور که اطلاع دارید، این برندها قیمت بالایی دارند و همکاری آن ها با برند اچ اند ام سبب کاهش قیمت انها و استقبال بینظیر مردم اقشار ضعیف و متوسط از این همکاری ها می شود. در نوامبر سال 2004 همکاری اچ اند ام با کارل لاگرفلد با استقبال بی نظیری روبرو شد به گونه ای که طبق گزارشات رسانه ها و مطبوعات، تمام محصولات آنها در کمتر از یک ساعت اول بازگشایی فروشگاه ها، به فروش رسیدند.
و اما این بار خبر همکاری جدید برند اچ اند ام با اولین برند لباس وزشی استرالیایی (P.E Nation) به گوش می رسد.
برند استرالیایی لباس های ورزشی به تازگی خبر همکاری با غول صنعت فشن، H&M را اعلام کرده است. نتیجه این همکاری، تولید لباسهای ورزشی، شنا، نیم تنه و اکسسوری خواهد بود که همگی با پارچه های سازگار با محیط زیست، کار شده اند. لباس ها بگونه ای طراحی شده اند که نه تنها مناسب باشگاه های ورزشی هستند بلکه می توان آن ها را در خیابان و مکان های تفریحی نیز پوشید.
در یک نگاه اجمالی، شاید بتوان دهه 90 میلادی را نه تنها در صنعت مد و فشن، بلکه در تمامی رویدادها و جریانات سیاسی و اجتماعی، دهه "شدت" ها نامگذاری کرد. دهه ای با عنوان سوپر مدل ها و جنبش ها و خرده فرهنگ هایی که در واکنش به اتفاقات سیاسی آن دوران شکل گرفتند. در این بخش از مجله مد برندکده قصد داریم به سراغ فشن دهه 90 میلادی و اتفاقات آن دوران برویم و ببینیم که اتفاقات سیاسی و اجتماعی آن زمان چه تاثیری بر شکل گیری فشن در دهه 90 داشته است، بنابراین با ما همراه باشید.
خرده فرهنگ ها در آغاز، سروصدای زیادی نداشتند و آن چنانا که باید، تاثیر گذار نبودند، اما به تدریج، تاثیر آن ها در رفتارهای اجتماعی و فرهنگ رایج و اصلی جامعه دیده شد و این خود باعث شد تا دهه 90، تحت تاثیر کامل این اتفاق ها قرار بگیرد و شاید دلیل این که در آن زمان، فشن خیابانی بر لباس های اوت کوتور، برتری یافت و کار طراحان دچار زوال گشت، همین مسئله بود.
اما نکته جالب تر این جاست که دهه 90، دهه فشن نامیده شده است چرا که دردهه 90 نسبت به دیگر دهه های قرن بیستم، نگاه عمیق تری به فشن در سال های قبل داشت. در آن دهه، طراحان با ترکیب استایل های دهه های گذشته، یک نوستالژی را به وجود آورده بودند که البته این رنگ و بوی نوستالژیک، تنها در ابتدای امر قابل مشاهد بود و در ادامه با نزدیک شدن به اواخر دهه 90 میلادی، این ترکیب ناهمگون، تبدیل به چیزی نامتعارف و غریب شد که دیگر رنگ و بویی از نوستالژی را با خود به همراه نداشت.
در اواخر قرن 20، نه تنها صنعت فشن بلکه کل دنیا تغییرات زیادی را تجربه کرد. در این سال ها اتحادیه جماهیر شوروی از هم فرو پاشید و رکود اقتصادی شدیدی در اغلب کشورها بخصوص در آسیا دیده شد، طراحان هم به همین دلیل، به طراحی های اقتصادی و کم هزینه تر روی آوردند و این ماجرا، باعث شد 40 درصد کوتور اروپا تحت تاثیر قرار بگیرد و در نهایت موجب رکود کوتور شد.
از سوی دیگر، سرعت زندگی شتاب گرفت و تکنولوژی پیشرفت چشم گیری داشت. موبایل و اینترنت و گجت های مختلفی وارد بازار شدند. همچنین با فروپاشی کمونیسم، دنیا وارد عصر جدیدی شد. سرمایه داری عرصه را به دست گرفت و نگاه ها را به سمت کالاهای لوکس برد. فروشگاه های اینترنتی مانند آمازون(Amazon) شروع به فعالیت کردند و سیستم سرمایه داری در شرایط رو به رشد قرار گرفت، همین موضوع سبب شد که صنعت فشن تحت تاثیر بازار فروش قرار بگیرد و موجب شکل گیری پدیده ای به نام "فست فشن" شود؛ پدیده ای که نشان از مصرف گرایی داشت.
صنعت فشن با مصرف بیش از اندازه برای متریالِ کارها، شناخته می شود، اما فست فشن این نوع مصرف را وارد مرحله ی جدیدی کرد. اما چه کسی می توانست زرق و برق دهه 90 را انکار کند؟ زمانی که مردم در شرایط پس از جنگ سرد به سر می بردند، چه کسی می توانست از این زیبایی در دل وضعیت خاکستری حرفی نزند؟
از مهم ترین ویژگی های دهه 90 میلادی، شکوفایی و اوج گیری "رسانه" بود. در واقع رسانه پدیده ای است که در زمان های دور شکل گرفته است و تاثیر زیادی بر اذهان عمومی و همین طور شکل گیری فرهنگ ها و خرده فرهنگ ها داشت؛ اما رسانه در دهه 90، با اوج گیری هنر "ویدیو" همزمان شد و به همین دلیل در صدر اتفاقات تاثیر گذار تاریخ قرار گرفت.
شکل تبلیغات و عرضه محصولات به طور کامل دگرگون شد. هنر، با رسانه ترکیب شد و Fashion Film این بار به دور از تبلیغ صرف، کار خود را ادامه داد. فشن فیلم تا قبل از این سال ها به عنوان تیزرهای تبلیغاتی شناخته می شد، اما ناگهان روایت و قصه پردازی، وارد این فیلم ها شد. رسانه نقش مهم و تاثیرگذاری در فشن دهه 90 ایفا می کرد و به آن سرعت می بخشید. در آن زمان سوپر مدل ها تبدیل به بازیگرانی حرفه ای شده بودند. دنیا رو به دیجیتالی شدن می رفت و زرق و برق این دنیای دیجیتالی چشم همه را ربوده بود. مفهوم Transmodern آرام آرام خود را جا انداخت. قدم گذاشتن در ماورای این تصاویر مجازی، دنیایی ناشناخته، شاید تنها راه نجات بشریت از وضعیت ساکن زمانه. این نگاه خود را در فشن و نوع لباس پوشیدن افراد نشان داد. لباس ها و اکسسوارهایی از دل دنیایی دیگر... چیزی شبیه به همان نگاه آینده نگرانه فشن دهه 60 میلادی و حتی فراتر از آن... این بار با آینده و مفهوم "فضا" طرف نیستیم. دنیایی در دل پیکسل ها و نویزهای تصاویر ویدیویی که بعدها در قرن 21 کامل تر شد.
اینجاست که شاید بتوانیم دلیل ظهور فست فشن را بیشتر درک کنیم!! در این دوره، به واسطه "ویدیو" مفهومِ سرعت، بیشتر مطرح شد. دوربین های عکاسی و فیلمبرداری به دلیل دیجیتالی شدن، در دسترس همه قرار گرفت و تنها با فشار دادن یک دکمه یک فریم عکس می گرفتند و کار، برای همه آسان شده بود. دیگر نیازی به آن ابزارهای عکاسی سنگین و نگاتیوهای گران قیمت نبود. این مفهوم سرعت، باعث شد که دیگر طراحان، زمان زیادی برای طراحی پرجزییات و لباس های باشکوه نگذارند. تنها کافی بود با سرعت زیادی طراحی شوند تا در رسانه ها به سرعت تبلیغ شوند و به تولید برسند.
اصلیترین و ابتدایی ترین نیاز هر فردی پوشش و پوشاک می باشد که با توجه به محیط پیرامونش تنوع در طرح و نوآوری در ترکیب و پوشش بیشتر شد.
در دهه 1980 در امریکا برای افراد کم درآمدی که دوست داشتند با مد روز پیش بروند اصطلاح فست فشن یا مد سریع شکل گرفت. این اصطلاح که توسط خرده فروشها به فرهنگ لغت مد افزوده شد در سریعترین زمان به بازار عرضه می شوند. در حقیقت فست فشن برای این است که مشتری در جریان اتفاقات روز مربوط به مد قرار گیرند و مردم بتوانند با هزینه کمتر پوشاک به روز را خریداری کنند.
در فست فشن طراحی لباس اهمیت ویژه ای دارد و باید با فصلهای مختلف حتما طراحی های لباس هم تغییر کند و مانند این است که کت واک استور (Catwalk Store) داشته باشیم . برعکس در تولید انبوه دیزاین لباس فصلی صورت نمی گیرد و حتی امکان این وجود دارد که یک طراحی سال ها بصورت تکراری ادامه داشته باشد و تولید شود. باید در نظر گرفت که از نظر هزینه فست فشن به نسبت تولید انبوه گران تر است و این تفاوت هزینه به دلیل مد روز بودن و طراحی به روز داشتن است .
مد پایدار روشی است که فعالان آن کیفیت ماندگاری ، فرهنگ ها و ... را در یک پروسه زمانی نسبتاً طولانی در طراحی و توزیع محصولات خود اختصاص می دهند و تا مدتها محصولات به همان صورت و سبک تولید می شوند. درحالی که در مد سریع اعتقادی به صرف وقت و در نشر گرفتن فرهنگ ها و اصول ها و رعایت اخلاق در حوزه پوشاک ندارد و مدت زمان لازم در مد سریع برای طراحی تولید و توزیع گسترده بسیار کوتاه است شاید چیزی حدود ۲هفته باشد و البته عمر آن مد بسیار کوتاه بوده چیزی نزدیک به ۳دقیقه می باشد و خیلی زود مد دیگری جای آن مد را خواهد گرفت.
هدف اصلی فست فشن صرفه جویی در هزینه هاست . دو عامل مدیریت درست و اصولی در زمینه های تولید و فروش باعث پیروزی و پیشرفت روز به روز فست فشن بر همه رقبای خود شده است . همکاری تجاری نیز یکی از دلایل دیگر در پیروزی فست فشن در زمینه مُد است .همکاری های تجاری ، که برای به حداکثر رساندن فروش و سود با برطرف کردن نیازهای مشتری و رضایت مشتری است ،مدیریت استراتژیک گروه تولید نامیده می شود . ثبات قیمت ها و عدم ورشکستگی در گرو اتحاد تولیدکنندگان و همکاری آن ها با هم است.
شعار و هدف اصلی فست فشن این است که لباس در سریعترین زمان ممکن از فشن شوها و کت واک های لباس با کمترین قیمت به فروشگاه ها برسد. این تولید کنندگان محصولات خود را در کشورهای فقیرنشین و توسعه نیافته که نیروی انسانی زیاد و ارزان قیمتتر از کشورهای دیگر وجود دارد و در شرایط و کارگاه های نامناسب و غیر ایمن و با کم ترین مزایا تولید می کنند.کارشناسان حوزه مد معتقدند که صدمه ای که فست فشن به جامعه انسانی وارد کرده این است که بیشتر این مردم راهی جز برای تامین معاش ندارند و زیر استثمار این سیاست تولیدکنندگان می روند.
البته باید در نظر گرفت که فست فشن هر روز محصولات جدیدی را ارائه می دهد و به فروشگاه ها می فرستند اما قیمت پایین محصولات باعث می شود که کیفیت این تولید کنندگان پایین بیاید. از دیگر معایب فست فشن افزایش میل به خرید بیشتر در فرد است که این امر یک رفتار اجتماعی غلط است و مورد آخر این که با خرید بیش ازحد نیاز خیلی از این لباس ها دفعات کمتری مورد استفاده قرارگرفته و زباله های بیشتری تولید می شود و همین زباله ها باعث آسیب و تخریب محیط زیست می شود.