تبلیغات در سوشیال مدیا روز به روز گرانتر شده و بسیاری از کسب و کارها و برندها توانایی پرداخت هزینههای سنگین مارکتینگِ شبکه های اجتماعی را ندارند، اما برخلاف آنچه که همه در اذهان جاافتاده، موفقیت در شبکه های اجتماعی لزوما نیاز به هزینه های سنگین ندارد و میتوان با هزینه کمتری نیز اینکار را انجام داد.
پلتفرمهای جدیدی همچون تیک-تاک، این امکان را به بازاریابان میدهند تا برند خود را بدون آنکه هزینهی سنگینی بابت آن پرداخت کننئد، به مخاطبان جدیدی بشناسانند. رقابت در این پلتفرمهای تازه به دلیل نوظهور بودنشان، عادلانهتر و راحتتر است. بنابراین اگ قصد راه اندازی کسب و کاری دارید و می خواهید با هزینه کم، در تبلیغات موفق باشید، هرچه سریعتر مارکتینگ خود را در آن شروع کنید چرا که شانس موفقیتتان بیشتر خواهد بود.
برای برنامهریزی جهت پیشرفت در سوشیال مدیا در سال 2020، تکنیکها و نکاتی وجود دارند که در این مقاله با آنها آشنا میشویم. لازم به ذکر است که بگوییم این مطلب برگرفته از سایت The Business of Fashion است و توسط تیم تولید محتوای برندکده ترجمه شده است.
هر کسب و کاری در ابتدا باید هویت برند خود را برای مخاطبانش مشخص کند. منظور از هویت، صرفا هویت بصری و کلامی نیست بلکه شخصیت کسب و کار و آن برند در سوشیال مدیا نیز مسئله مهم و اساسی است که باید مورد توجه قرار بگیرد. فراموش نکنید که نمادهای شخصیت برند در طول زمان میتواند تغییر کند، اما ثبات میتواند رابطه طولانی را تضمین کند و باعث شود که مخاطب دچار سردرگمی و بیاعتمادی نشود.
در حال حاضر اکثر کسب و کارها سعی در ارتباط با نسل جوان را دارند و تلاش می کنند نسل جوان را به سمت خود بکشند. روش ارتباط گرفتن با متولدین قرن 21ام نسبت به مصرفکنندگان قدیمی بسیار متفاوت است، چرا که آنها آگاهی بیشتری نسبت به فضای اینترنت دارند. یکی از راههای ارتباط با نسل جوان استفاده از میم (Meme) است. میمها نشاندهندهی روحیهی عصر جدید و از سرگرمیهای نسل Z هستند. استفاده از میم و بازخورد بالای آن، میتواند وسوسه کننده باشد، اما برند، باید قبل از ورود به دنیای آن، از همخوانی میم با وجههی برندش اطمینان حاصل کند. یکی از بهترین نمونههای استفاده از میم، برند بالنسیاگا است.
"دمنا واسلیا" طراح ارشد بالنسیاگا، با ورودش به این برند، چهرهی برند را تغییر داد و هجو و طنز را وارد هویت بالنسیاگا کرد. در نگاه اول، صفحهی اینستاگرام بالنسیاگا کمی عجیب به نظر میرسد، چرا که تمام قوانین سوشیال مدیا را شکسته است و دقیقا همین نوع استفاده باعث شده تا به یکی از محبوبترین و پرفروش ترین برندهای فشن، میان جوانان چینی تبدیل شود.
حضور در هر یک از پلتفرمهای سوشیال مدیا، برنامهریزی خاص خود را میطلبد، چرا که مخاطب در هر یک از آنها خصوصیات رفتاری متفاوتی دارد و هر پلتفرمی مخاطب خاص خود را دارد. برای تعامل مناسب با مخاطبین در هر یک از شبکههای اجتماعی هزینهی زیادی باید پرداخت کرد، اما نکتهی مثبت این است که حضور در همهی پلتفرمها واجب نیست. بهتر است برای شروع، با در نظر گرفتن هویت برند خود، تمرکز را بر روی یک پلتفرم خاص بگذارید و پس از دریافت بازخورد مناسب، سراغ پلتفرمهای دیگر بروید. به عنوان مثال اگر مخاطب شما نسل جوان (Generation Z) است، تیک-تاک فضای مناسبی برای فعالیت محسوب میشود. ویدیوهای تیک-تاک اصولا کوتاه، خندهدار و صمیمی هستند، بنابراین اگر هویت برند شما جدی و شیک است، تیک-تاک چندان فضای مناسبی برای تبلیغ برندتان نیست.
خلاقیت و ابتکار از مواردی هستند که به تعامل بهینه با مخاطب کمک میکنند. زمانی محتوا دارای ارزش میشود که در اکانتهای شخصی کاربران بازنشر شود؛ چه آموزشی و چه سرگرم کننده. پلتفرمهای سوشیال مدیا، هزاران ابزار [مانند فیلترهای واقعیت افزوده] در اختیار کاربرانشان قرار میدهند که میتوان آنها را شخصیسازی کرد و در اختیار دیگر کاربران قرار داد. یک برند میتواند با استفاده از این ابزارها به شهرت خود بیفزاید و مخاطبین جدیدی به دست آورد.
برند دیور در سال 2019، برای عینک جدیدش فیلتری در اینستاگرام طراحی کرد که به کاربران امکان امتحان کردن آن را به صورت مجازی میداد. تا به امروز این فیلتر نزدیک به 50 میلیون بار استفاده شده است. دیگر برندها با ساخت گیف (GIF) برای لوگو و محصولات خود، امکان شخصیسازی استوریهای مخاطبینشان را ایجاد کردهاند.
شبکه های اجتماعی، با اهدای لایک و کامنت به کاربرانش، حس رضایت و اعتماد به نفس را به آنها می دهند و در همین راستا، بیزینسها نیز میتوانند از این اتفاق استفاده کنند؛ البته تا جایی که اخلاق رعایت شود! برند تلفار (Telfar) که کیفهایش در سوشیال مدیا بسیار محبوب هستند، با بازنشر پستهای مخاطبانش، کاربران بسیاری را به صفحهی خود هدایت میکند. این کار باعث شده که بسیاری از کاربران اینستاگرام، بدون دریافت هزینهای از تلفار، با کیفهای او عکس منتشر کنند و اکانت او را تگ کنند تا عکسشان در صفحهی اصلی این برند منتشر شود. این روش، اعتماد بسیاری میان مخاطب و برند ایجاد میکند و شیوهی تبلیغاتی ارزان و پرسودی به حساب میآید.
حضور جنیفر لوپز در فشنشوی سپتامبر 2019 برند ورساچه، سورپرایزی هیجانانگیز برای مهمانان حاضر در آن مراسم بود. اما این لذت تنها برای افراد حاضر در فشنشو نبود، بلکه بازنشر عکسها و ویدیوهای فشنشوی ورساچه در فضای مجازی، نزدیک به 42 میلیون دلار برای این برند سود داشت. ورساچه با استفاده از جنیفر لوپز به عنوان چهرهی تبلیغاتی کمپین بعدی خود، توانست این سوددهی را طولانیتر کند.
اما خلق چنین لحظاتی برای همهی برندها امکان پذیر نیست. برندها، جدای از فشنشو و همکاری با سلبریتیها، میتوانند بستری را برای تولید محتوا توسط خود کاربران شبکه های اجتماعی فراهم کنند. به عنوان مثال فروشگاههای فیزیکال برند گلاسیر (Glossier) با در نظر گرفتن عکاسی اینستاگرامی طراحی شدهاند. اکثر خریداران با انتشار عکسهایی در فروشگاه گلاسیر، آگاهی بسیاری در رابطه با برند ایجاد میکنند. بستهبندی هیجانانگیز، شخصیسازی محصول و تجربهی خرید نیز از دیگر کارهایی هستند که خریداران در به اشتراکگذاری آنها در سوشیال مدیا علاقه نشان میدهند.
اگر دقت کرده باشید در سالهای اخیر شاهد همکاری و شراکت برندها و کسب و کارها با سلبریتی ها، هنرمندان و طراحان لباس بوده ایم.
اما این برندها فرصت همکاری بر روی محتوا را نادیده گرفته و تنها بر روی محصولات تمرکز کردهاند. اخیرا گوچی با سلبریتی های بسیاری همکاری کرده و این همکاریها محدود به محصولات نبوده، چرا که در طراحی کمپین، تولید محتوای اینستاگرامی و فشنشوها شاهد هنرمندان هستیم.
بسیاری از پلتفرمها به شما این امکان را میدهند که هشتگها و عبارات پرکاربرد را رصد کنید. اما پیش از آنکه درگیر موضوعات داغ و ترند شده بروید، حواستان باشد که هویت برندتان خدشهدار نشود. اگر هم میخواهید محتوایی مرتبط با اخبار روز منتشر کنید، سریع عمل کنید، چون مخاطب از اشباع یک موضوع در تایملاین خود سریعا خسته میشود.
ژاکموس یکی از بهترین نمونههای استفاده از ترندهای روز را در کارنامهی خود دارد. در دسامبر 2019، زمانیکه هنری ماریتزیو کاتلان، موزی را با نوار چسب به دیوار چسباند و در فضای مجازی سروصدای زیادی به راه انداخت، ژاکموس عکسی مشابه با کیفهای مینیاتوری معروف خود منتشر کرد. سه پست ژاکموس با این محتوا، نزدیک به 168هزار تعامل (Engagement) در اینستاگرام داشتند. جدای از تعامل بالا، این پستها با هویت بامزه و کنایهآمیز ژاکموس همخوانی داشتند.
از لحاظ ارتباط تصویری، حضور اشخاص در تصاویر نسبت به نمایش محصول به تنهایی، تاثیر بیشتری دارند. به همین دلیل است که در دنیای امروز، مدیران هنری برندها نسبت به گذشته، حضور پررنگتری در شبکه های اجتماعی دارند و گاهی به چهرهی یک برند تبدیل میشوند. قرار دادن صفحهی سوشیال مدیای برند در اختیار یک سلبریتی از دیگر مواردی است که یک برند باید حواسش به آن باشد، چرا که مخاطبان آن سلبریتی به سوی صفحهی برند هدایت میشوند. گرچه ارتباط انسانی راهی ساده و ارزان به نظر میرسد، اما کنترل کردن آن کاری بس دشوار است. به تازگی بسیاری از برندها به علت اعمال نادرست یکی از کارمندانشان در شبکههای اجتماعی، وجههی اجتماعی خود را از دست دادهاند.
بازاریابان، سالانه هزینهی زیادی را به اینفلوئنسر مارکتینگ اختصاص می دهند و ممکن است نتیجهی مطلوبی هم از آن تبلیغات دریافت نکنند. اشتباه این بازاریابان در نادیده گرفتنِ مهمترین نمایندههای برندشان ،یعنی کارمندان برند است. به علت اعتمادی که دوستان و آشنایان این افراد به آنها دارند، کارکنان یک برند میتوانند بهترین میکرو-اینفلوئنسرها برای یک برند باشند. برای آنکه کارکنان خود را بتوانید به سفیران موفقی برای برندتان تبدیل کنید، اول باید اعتماد میان آنها و خودتان را بالا ببرید. هیچ چیز مانند تشویق و رفتار درست، اعتماد کارکنان را بالا نمیبرد.
برای آنکه آگاهی بخشی مناسبی توسط کارمندان ایجاد شود، بهتر است آنها را در جریان استراتژی سوشیال مدیای خود قرار دهید. تهیهی متنی در رابطه با اصول ارتباطی برند و قرار دادن آن در اختیار کارمندان، راهی مناسب و حرفهای برای کنترل فعالیت آنها در فضای مجازی است.
مطالعه کنید: دسته بندی اینفلوئنسرها
بسیاری از مواردی که تا الان به آن اشاره شد، دارای ریسک بالایی هستند و برای اجرای آنها باید موارد بسیاری را مورد توجه قرار داد. فعالیت در سوشیال مدیا نیازمند کار تیمی است و تمامی افراد یک برند باید در جریان شیوهی فعالیت قرار بگیرند تا هرچه بیشتر جلوی مشکلات گرفته شود. اگر هم دچار خطا شدید، واکنشی سریع و فکر نشده از خود نشان ندهید. مشکل را بررسی کرده و پیش از هرچیزی مسئولیت اشتباه را به گردن بگیرید.