مسیح زاد یک طراح لباس ایرانی است که تحصیلات تکمیلی خود را در زمینه مد گذرانده است.وی مدتی با معروف ترین طراحان لباس های مردانه در دنیا همکاری داشته و حدودا 22 سالی است که به ایران بازگشته و سعی دارد تا تجربه های خود در زمینه مد و لباس را با مقتضیات بومی ترکیب کند و تلفیقی از سنت بومی و مدرنیته را به تولید برساند.
نیما مسیح زاد متولد سال 1363 می باشد و در شهر اصفهان زاده شده است. او از نوجوانی به خطاطی علاقه پیدا کرد و همین امر باعث شد تا مدتی اقدام به طراحی لباس با رونوشت نستعلیق کند. او هم اکنون در زمینه طراحی کت و شلوار، پالتو و تاکسیدو به طور شخصیدوز (made to measure) فعال است.
مصاحبه خبرنگار ایسنا با آقای نیما نیکزاد در خصوص ابعاد اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی پوشش در ایران و تفاوتها و شباهتهای آن با دیگر کشورهای دنیا
جناب زاد! در ابتدا از خودتان برای ما بگوئید.
من تحصیلات خود را در رشته طراحی و مد لباس گذراندهام. از یک سو مسایل آکادمیک طراحی و مد را آموختم و از سوی دیگر سعی کردم در عمل هم با تجارب چهرههای بزرگ این حوزه آشنا شوم. اساسا رشته طراحی لباس از بدو طراحی پارچه تا فروش لباس را مورد بررسی و مطالعه قرار می دهد و فارغ التحصیلان آن میتوانند در بخشهای مختلفی مشغول به فعالیت شوند.
لباس و پوشش یک قدمت تاریخی به اندازه خود بشر دارد. در کشور ما لباس جزوی از هویت فرهنگی مردم به حساب می آید. شهروندان دیگر کشورها چه نوع نگاهی به موضوع پوشش دارند؟
خوب این موضوع به فرهنگهای مختلف بستگی دارد و مولفههای متعددی باعث میشود که در هر کشور پوشش و لباس یک نوع و مدل خاص به خود را داشته باشد. اما به طور کلی در فرهنگ آمریکایی راحتی مهمترین مولفه برای لباس خوب است و اتفاقا المانهای زیبایی و جذابیت در مرتبههای سوم و چهارم قرار داد. البته دوام هم برای آنها خیلی اهمیت دارد. برای یک آمریکایی زیاد مهم نیست که یک کت گشاد باشد بلکه مهم این است که این کت راحت باشد و فرد بتواند در مدت روز احساس راحتی کند.
اما این مساله در ایتالیا کاملا متفاوت است. ایتالیاییها خیلی سخت لباس میپوشند و خیلی به ظاهر و شیک بودن لباس اهمیت میدهند. در کشورهای خاورمیانه هم مهمترین ملاک برای انتخاب لباس مطابق بودن با مد روز است و بیش از هرچیزی احساس به روز بودن بای مردم اهمیت دارد. به خصوص در کشور ما واقعا این جنبه احساسی بودن نمود خاصی دارد و همه سعی میکنند تا با لباسهایشان با دیگران حرف بزنند.
به نظر میرسد سبک و سیاق ایرانیها در پوشش به ایتالیاییها نزدیکتر باشد؟
بله! به طور کلی مدلهای اصلی لباس در اروپا تولید می شوند و بعد شرق و غرب اروپا برداشتهای خود را از این طرحها استنباط میکنند. البته همانطور که اشاره کردم ما در ایران گرایش به مد روز را خیلی میبینیم و این مدها هم ظهور و فراموش شدنشان در یک بازه زمانی کوتاهی روی میدهد. به راحتی یک لباس مطرح میشود و به راحتی هم بعد از مدت کوتاهی از یادها فراموش میشود.
فکر میکنید مؤلفههای اقتصادی چه تاثیری بر سبک پوشش به ویژه در ایران دارد؟
در همه جای دنیا خرید لباس متناسب با درآمد است و هر فردی درصدی از درآمد خود را به پوشاک اختصاص میدهد. اما در ایران همه میخواهند بهترین باشند به هر قیمتی! به همین خاطر ما میبینم که مثلا یک برند 200 میلیون تومانی سریع کپی میشود و تقلبی آن در بازار میآید و همه از قشر مرفه تا کم درآمدها آن برند را استفاده میکنند. در حالی که هر برند قرار است نیازهای بخشی از افراد را پوشش دهد و نه همه جامعه را.
فکر میکنید چگونه میتوانیم این آسیب را برطرف کنیم؟
به طور مشخص با فرهنگسازی.
جزئیتر توضیح دهد. منظورتان از فرهنگسازی چیست؟
ببینید به نظرم ما ایرانیها یک عادات و خلق و خوی خاص داریم که برخی از آنها را باید تغییر دهیم. ما باید شرایط زندگی خودمان را بپذیریم. آنچه هستیم همان چیزی است که خودمان انتخاب کرده ایم. اگر دیگری مدل ماشین بهتری دارد و یا زندگی خاص تری دلیل برای حسادت نیست بلکه باید سعی کنیم این مساله را بپذیریم و از زندگی خودمان لذت ببریم. من میبینم در تهران برخی جوانها میخواهند طوری زندگی کنند که در میلان هستند! خوب این امکان ندارد. همانطور که یک میلانی نمیتواند مثل یک نیویورکی زندگی کند.